به گزارش خبرنگار رکنا، عصر یازدهم آذر ماه سال 94 دختر جوانی هراسان با پلیس Police 110 تماس گرفت و ازکشتن شوهر صیغه ای مادرش به نام کیوان خبر داد. پلیس وقتی به طبقه سوم آپارتمانی در خیابان 178 تهرانپارس رفت با جنازه خونین کیوان 42 ساله روبرو شدکه با یک ضربه چاقو به سینه اش از پای در آمده بود. دختر 20 ساله به نام الیکا به ماموران گفت: از چند سال پیش که پدر و مادرم از هم جدا شدند من در تهرانپارس خانه ای اجاره کردم و به تنهایی زندگی می کردم. مادرم هم در بومهن ساکن بود و به عقد موقت کیوان در آمده بود. کیوان مرد خوبی بود و من او را مانند پدرم دوست داشتم و بسیاری از همسایه ها فکر می کردند او پدر واقعی ام است.

وی ادامه داد: آن روز مادرم به خانه ام آمده بود و مشغول درست کردن شله زرد نذری بود که کیوان هم به آنجا آمد. به نظرم حال طبیعی نداشت و مواد مصرف کرده بود. وقتی به اتاقم رفته بودم کیوان یکباره به اتاقم آمد و به سمت من حمله کرد. من که متوجه نگاه های شیطانی او شده بودم فریاد کشیدم و از مادرم کمک خواستم. همان موقع مادرم کیوان را از خانه به بیرون هدایت کرد. من که شوکه شده بودم تنهایی در اتاقم نشسته بودم که دیدم کیوان از راه بالکن وارد اتاقم شد. من در دفاع از خودم کارد میوه خوری را برداشتم و با هم درگیر شدیم و چاقو ناخواسته به سینه اش فرور فت. به دنبال اظهارات دختر جوان و بازسازی صحنه جرم Crime کیفرخواست صادر و به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.

قرار بود الیکا دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی Judge محسن زالی و با حضور دوقاضی مستشار محاکمه شود اما گریه های بی امان مادر قربانی او موجب شد تا قضات جلسه دادگاه را تجدید و به روزهای آینده موکول کنند.

مادر پیر کیوان در حالی که اشک می ریخت گفت: من فقط یک دختر و پسر داشتم.پسرم بیشتر وقت ها به من سر می زد اما به دست الیکا کشته شد. چون دخترم و برادرش به هم وابسته بودند دخترم تحت تاثیر ماجرای کشته شدن برادرش قرار گرفت و پس از مدتی بیمار شد. حالا چند ماه است که متوجه شده ایم به بیماری سرطان مبتلا شده است و قرار است فردا اولین جلسه شیمی درمانی را شروع کند. من در شرایط بد روحی و روانی قرار دارم و نمی توانم درباره اعدام execution الیکا یا گذشت از خون پسرم تصمیم بگیرم.

وی ادامه داد: نذر کرده ام اگر دخترم شفا پیدا کند با گرفتن دیه از خون الیکا گذشت کنم. به همین خاطر تقاضا دارم تا دادگاه چند روزی به من مهلت بدهد تا بتوانم در این باره فکر کنم.

اظهارات این پیرزن موجب شد تا قضات دادگاه به وی مهلت دو هفته ای بدهند تا درباره سرنوشت دختر جوان تصمیم بگیرد. برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

کدخبر: 234545 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟