بهرام  20 ساله همیشه از پدر پزشکش پول توجیبی می‌گرفت تا اینکه تصمیم گرفت برای ولخرجی‌هایش دزدی theft کند.  وقتی خانواده رییس شرکتی از مسافرت به مالزی بازگشتند و وارد خانه‌شان شدند، خود را در برابر یک صحنه سرقت دیدند. همه اثاثیه کمدهای اتاق‌ بیرون ریخته شده بود. وقتی ماموران پلیس Police در تماس این مرد پولدار پای در خانه وی گذاشتند، پی بردند که در غیاب این خانواده، دزدان به سرقت بیش از 45 میلیون تومان طلا و پول که در کمدهای مختلف از سوی مادر، دختر و پسر خانواده نگهداری می‌شد، دست زده‌اند.

در بالکن طبقه دوم، آثار شکستگی شیشه پنجره اتاق پسر خانواده دیده می‌شد که نشان می‌داد دزدان با رساندن خود به بالکن توانسته‌اند به داخل خانه نفوذ کنند.

مرد 50 ساله که تعجب کرده بود، به ماموران گفت: من مدیرعامل یک شرکت هستم و پس از یک سال کار و خستگی با فشارهایی که به خانواده‌ام وارد کردم، تصمیم گرفتم به مالزی سفر کنیم.  امروز برگشتیم و به هیچکس شکی ندارم و احتمال می‌دهم دزدان حرفه‌ای این سرقت را انجام داده باشند.

وقتی تیمی از بررسی صحنه جرم Crime به محل سرقت رفت و به بررسی‌های تخصصی و نمونه‌برداری اقدام کرد، ماموران آثاری از جای انگشتان روی دیواره‌های مشرف به اسکلت بتونی ساختمان نیمه‌کاره‌ای را به دست آوردند که نشان می‌داد دزد The Thief یا دزدان با استفاده از همان مسیر خودشان را به داخل خانه رسانده‌اند.

وقتی با دستور بازپرس  تیمی از کارآگاهان وارد عمل شدند تا عاملان این سرقت را ردیابی کنند، تحقیق از کارگران ساختمان نیمه‌کاره در دستور کار قرار گرفت و مشخص شد در روز سرقت جز نگهبان پیر که مردی 69 ساله به نام «ید‌ا...» بود، هیچکس در ساختمان حضور نداشت.

یدا... تحت بازجویی قرار گرفت و اصرار کرد در روزهای تعطیل به سفارش صاحب ساختمان به هیچکس اجازه وارد شدن به آنجا را نداده است.

کارآگاهان در بررسی‌ اظهارات یدا... پی بردند که وی مردی سالم و مومن است و دروغ نمی‌گوید.

بدین ترتیب شاخه دیگری پیش‌روی تیم پلیسی قرار گرفت و آنان با احتمال اینکه دزدان سعی در گمراه کردن پلیس داشتند، راه‌های دیگر ورود به خانه را مدنظر قرار دادند.

از آنجایی که هیچ تخریبی روی قفل‌‌‌های در ورودی وجود نداشت و حفاظ‌های آهنی غیرقابل عبور بود، کارآگاهان بار دیگر فرضیه‌ای مبنی بر ورود دزدان از مسیر ساختمان نیمه‌کاره را روی میز قرار دادند. بویژه اینکه از آن مسیر به راحتی می‌شد داخل بالکن طبقه دوم رفت.

از این رو ساکنان برج سمت دیگر ساختمان نیمه‌کاره در نظر قرار داده شدند و کارآگاهان از پسر خانواده شنیدند که یکی از دوستانش به نام بهرام که پدرش پزشک بوده و مادرش کارمند اداری است، در آن ساختمان زندگی می‌کند.

تیم تحقیق وقتی بهرام را تحت بازجویی قرار داد، از وی شنیدند که توسط پدرش وگاهی مادرش حمایت مالی می‌شود و هیچ نیازی نداشته که دست به سرقت بزند.

بهرام گفت: من و «بهروز» با هم دوست قدیمی هستیم و بارها به خانه‌شان رفت و آمد داشتم، خیلی وقت‌ها من وی را با هزینه خودم و پول توجیبی‌هایم به رستوران دعوت کردم و گاهی میهمان وی بودم. همه دوستانم می‌دانند که همیشه پول داشته‌ام و دخالتی در سرقت نداشته‌ام.

در حالی که پسر جوان ادعای بی‌گناهی می‌کرد، تجسس‌ها نشان داد بهرام چند روز قبل با پرداخت 27 میلیون تومان به یکی دیگر از دوستانش خودروی پژو 207 وی را خریده و قرار گذاشته‌اند بقیه‌اش را وقتی سند به نامش زده می‌شود، پرداخت کند. بهرام دیگر راهی برای داستان‌پردازی نداشت، پسر جوان سر به زیر انداخت و گفت: هر وقت به خانه بهروز می رفتم آنقدر صمیمی بودیم که وقتی خانواده‌اش نبودند، آزادانه در اتاق‌ها می‌چرخیدم و بارها پول و طلاها را در کمدهایی با درهای نیمه‌باز دیده بودم.

وی افزود: پدرم پول توجیبی مناسبی به من می‌داد، هر وقت هم می‌خواستم خودرویش زیر پایم بود، اما همیشه دوست داشتم خودرویی اسپورت برای خودم داشته باشم تا اینکه از بهروز شنیدم به مالزی خواهند رفت.

از آنجا که پشت‌بام خانه‌مان به آخرین طبقه ساختمان نیمه‌کاره مشرف بود، تصمیم گرفتم وقتی آنها نیستند، شبانه و از طریق همان مسیر خودم را به بالکن خانه دوستم برسانم. آن روز در خانه تنها بودم، خودم را آماده سرقت کردم و پس از برداشتن پول و طلا از همان مسیر به خانه‌مان برگشتم. تصورم این بود شک‌ها به سمت کارگران ساختمان نیمه‌کاره برود و من رها شوم. با پول‌هایم از دوستم به نام «علی» که قصد فروش خودرویش را داشت، پژو 207 را خریدم که البته به پدر و مادرم گفتم امانت است. می‌خواستم بعد از چندین ماه که پنهانی با آن سوار می‌شدم، به بهانه پیدا کردن کار در یک شرکت کامپیوتری چنین وانمود کنم که با حقوقم به صورت قسطی خودرو را خریده‌ام، اما حالا نمی‌دانم چه کنم. هم از دوستم و خانواده‌اش و هم از پدر و مادرم خجالت می‌کشم.

بنابر این گزارش، تحقیقات در زمینه این پرونده ادامه دارد و این در حالی است که رییس شرکت و خانواده‌اش در دادسرا رضایت داده‌اند و جنبه عمومی جرم در نظر بازپرسی است.

توصیه پلیس

یک مقام پلیسی در خصوص این پرونده می‌گوید: متاسفانه بارها شاهد بوده‌ایم که غفلت مالباخته‌ها خود عامل اصلی به وجود آمدن شرایط سرقت از آنهاست.

در این پرونده‌ پسر جوان شخصیت مجرمانه ندارد، اما چون دوستش اجازه داده حریم خصوصی‌شان پیش‌روی این پسر قرار گیرد، وی را ترغیب به سرقت کرده و از سوی دیگر دزد از طریق پسر خانواده در جریان جزییات زندگی آنها بوده است و توانسته با اطمینان و آگاهی کامل در غیاب اعضای خانواده توطئه سرقت را طراحی کند. باید مراقب بود و سعی کرد دوستان را در همه مسائل زندگی خصوصی شریک نکرد تا عواقب تلخی نداشته باشد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

 

 

کدخبر: 253443 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟