آشنایی آنها به برخوردی ساده در یک روز بارانی بازمی گشت. به روزی که دختر جوان زیر باران در انتظار تاکسی بود و پسر جوان هم چترش را به او قرض داد تا به خانه‌اش برسد. اما پس دادن چتر باعث آشنایی بیشتر آنها شد تا اینکه چند ماه بعد از آن به این نتیجه رسیدند که می‌توانند زوج خوبی برای همدیگر باشند.

کامران، دانشجوی رشته کارشناسی ارشد مهندسی عمران بود و رویا مدرس یک آموزشگاه زبان انگلیسی. چندی بعد مراسم خواستگاری انجام شد و با موافقت دو خانواده، آنها پای سفره عقد نشستند. زندگی این زوج مثل همه زن و شوهرها با مشکلات ریز و درشتی همراه بود، اما آنها به خاطر عشق به یکدیگر از بحران‌ها می‌گذشتند. در این سال‌ها کامران توانست دفتر کار خصوصی برای خودش راه بیندازد و با پس‌اندازی که از راه نقشه­ کشی به دست آورده بود موفق شد در کار ساخت و ساز فعالیت کند. از شش سال پیش هم که با تولد پسرشان زندگی تازه‌ای را تجربه می‌کردند، رویا دست از کار کشید و به بزرگ کردن فرزندشان پرداخت. در همین دوران بود که مشکل رکود مسکن گریبان ساختمان ساز‌ها را گرفت و کامران با دعوت فامیل‌هایش راهی کانادا شد و توانست پس ازپشت سرگذاشتن موانع متعدد به کسب و کارش درشهر «تورنتو» رونق دهد و به فرد موفقی تبدیل شود. اما مشکل دوری از همسر و فرزند خردسال شان، مهندس جوان را آزار می‌داد و در اینجا هم رویا جای خالی شوهرش را همواره حس می‌کرد. سرانجام آنها پس ازمشورت با وکیل مهاجرتی، تصمیم به جدایی مصلحتی گرفتند. وکیل به کامران گفت که ما باید از هم جدا شویم و این پیشنهاد در فامیل ما شرم آور بود اما ...


همین موضوع زن و شوهر را به شعبه 261 دادگاه خانواده کشاند تا از هم طلاق بگیرند. کامران و رویا به همراه پسر 5 ساله ­شان در دادگاه خانواده حاضر شده بودند. رویا می‌گفت: «آقای قاضی Judge ما همدیگر را خیلی دوست داریم و هیچ وقت فکر نمی‌کردم روزی مهر طلاق به شناسنامه‌مان بخورد. در خانواده ما طلاق گرفتن امری پسندیده نیست و تا به حال زن و شوهرهای فامیل‌مان از هم جدا نشده‌اند. اما چه کنیم که چاره‌ای جز طلاق نداریم و با این جدایی می‌توانیم همزمان دو ویزای جداگانه دریافت کنیم و یکبار هم که شده با هم سمت خانه خودمان در تورنتو پرواز کنیم.»مهریه رویا 500 سکه طلا بود که قبل از طلاق 300 سکه را گرفته و به نام خودش یک آپارتمان در تهران خریده بود تا در صورت بازگشت مشکلی برای اقامت نداشته باشد. خانواده آنها از موضوع جدایی­‌شان خبرنداشتند و زن و شوهر با هم قرار گذاشته بودند یک سال بعد که مشکل اقامت کامران در کانادا رفع شد دوباره با هم ازدواج کنند و ترجیح می‌دادند این راز را برای همیشه پیش خودشان سر به مُهر نگه دارند. چند روز پیش که دادخواست طلاق توافقی داده بودند درباره همه چیز با هم توافق کردند و حتی حضانت پسرشان هم به زن سپرده شد.در لحظاتی که زن و شوهر از پله‌های مجتمع قضایی ونک پایین می‌آمدند، پسرک در بغل پدرش به خواب عمیقی رفته بود و از نقشه‌هایی که پدر ومادرش برای آینده‌شان کشیده بودند خبر نداشت، شاید حتی نمی‌دانست که باید با بچه‌های مهدکودک خداحافظی کند، اما زن و شوهر خوشحال از داشتن اجازه طلاق به نزدیک‌ترین محضر راهی شدند تا مهر طلاق را بر شناسنامه‌هایشان بزنند.

برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار حوادث رکنا را از دست ندهید:

7 بار قصاص برای قاتل سریالی زنان گیلانی / گزارش و عکس از محل زندگی آشپز قاتل

کار کثیف مرد راننده با زن تنها / او با دوستانش هم تماس گرفت تا آن ها هم برای عمل شیطانی بیایند

دختر سیرجانی در اردوی مدرسه کشته شد

تنبیه وحشتناک عروس و دامادی که پنهانی با هم ازدواج کرده بودند+عکس

در پارکینگ التماس کرد تا او را نکشیم و ما هر چه خواستیم انجام داد حتی مُردن را!

زنم دیر کرده بود و تلفنش را جواب نمی داد تا اینکه آمد و گفت با خواستگار سابقم شام می خوردیم و ...

این زن راننده های منطقه شمیران را آزار داده است + عکس

او رگ گردن قربانی را در خیابان دهم برید / احمد پنهانی وارد خانه محمد شده بود و ... + عکس

3 نفر بودیم، من با آرزو ازدواج کردم و هومن هنوز به زنم علاقه داشت و ...+عکس

مردم به جای نجات راننده کامیون، بار مشروبات الکی را با خود بردند+ فیلم

جمیله به من نظر داشت / او با من کاری کرد که از خجالت مثل لبو سرخ شدم + عکس

دختر نوجوان روی کاناپه خوابیده بود، مرا که دید خشکش زد و من ...+ عکس

لحظه نفس گیر آتش نشانان برای نجات نوزاد از آتش سوزی آپارتمان + فیلم

کار نجاست بار مهرداد و دوستانش با یک دختر / التماس هاس سیما در باغ گم شد

وقتی با کلید وارد خانه مستاجرم شدم زنش را در وضعیت بدی دیدم و ...

قاتل خونسرد دوستش را تکه تکه کرد و در رودخانه اندخت +عکس

مشت سنگین به صورت زن جوان در خیابان + فیلم و عکس

گلوله در پیشانی دختر 15 ساله گیر کرد+فیلم و عکس (+16)

کثیف ترین قاتلان تهرانی محاکمه شدند / سیانور را به جای قرص خواب به مهندس دادیم و او دیگر التماس نکرد!+عکس

اقدام بی شرمانه شوهر دخترم در مراسم چهلم همسرم آبرویم را برد

 

 

کدخبر: 259570 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟