در پرونده‌ای یکی از ماموران، پس از متوقف کردن خودرویی که از چراغ قرمز عبور کرده بود، مبلغی را گرفته بود و بدون اعمال جریمه رهایش کرده بود. عوامل بازرسی که رفتار مأمور را رصد می‌کردند وی را توقیف و به همراه راننده خاطی به دادسرا آورده بودند. بازپرس اتهام اخذ رشوه را به مأمور تفهیم کرده و متهم صریحاً اتهامش را پذیرفته بود و در پاسخ سوال بعدی بازپرس که پرسیده بود چرا رشوه گرفتی، گفته بود: چون مجوز داشتم!!

بازپرس پرسیده بود برای گرفتن رشوه چه مجوزی داشتی؟ متهم موضوعی را تعریف و گفته بود: «چندوقت پیش هنگامی که صبح زود کنار چهارراهی سرپستم ایستاده بودم و تردد خودروها را کنترل می‌کردم، دیدم یک ماشین مدل بالای بنز که با دو موتورسوار اسکورت می‌شد، به سمت چهارراه می‌آید.

بنز قبل از رسیدن به چهارراه گوشه‌ای توقف کرد. وقتی سرنشین از خودرو پیاده شد، دیدم یکی از وزرای وقت هست. سراغ من آمد. ابتدا قدری ترسیدم و پیش خود گفتم نکند رفتار خطایی از من دیده است. اما وزیر به من صبح بخیر و خسته نباشید گفت و به گرمی احوالپرسی کرد. ابتدا پرسید چقدر حقوق می‌گیری؟ مبلغ حقوقم را گفتم . پرسید: اهل کجایی؟ شهرستانی که در آنجا به دنیا آمده بودم را گفتم. سوال کرد: وضعیت مسکنت چطور هست؟ گفتم: تقاضای خانه سازمانی کرده‌ام ولی به من نداده‌اند و فعلاً در نوبت هستم. پرسید: ازخودت خانه‌ای داری؟ گفتم حاج‌آقا بچه شهرستانم، با چندرغاز حقوقی که درمی‌آورم از کجا بیاورم در این تهران خانه بخرم. پرسید: پس چه می‌کنی؟ گفتم: اجاره نشینم. گفت چند سرعائله داری؟ پاسخ دادم: سه سالی است ازدواج کرده‌ام و یک دخترکوچک دارم.

غیر از همسرم چون پدرم چند سال پیش عمرشان را به شما داده، برادری هم ندارم که متکفل خواهر و مادرم باشد، بنابراین علاوه برخانواده خودم مادر و خواهرم هم با من هستند. پرسید: حقوقی که می‌گیری برای اجاره و خرجی خانه کفاف می‌کند؟ گفتم: خیر. با من دست داد و گفت ان‌شاءالله موفق باشید. من هم به احترام ایشان برایش پاکوبیدم. خداحافظی کرد و رفت. توقع داشتم وزیری که درآن‌وقت صبح سراغم آمده بود، لااقل کاری برایم انجام بدهد یا قول مساعدی بدهد که مشکلم را حل کند. اما فقط گفت موفق باشید و راهش را گرفت و رفت. من هم راه خودم را رفتم!

دکتر محمدباقر قربانزاده - رئیس دادگاه کیفری یک استان تهران

برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

دومین مناظره انتخاباتی ریاست جمهوری 96 + دانلود مناظره

این اخبار را از دست ندهید:

شیون دلخراش 26 کودک روستایی که پدرشان در معدن آزادشهر گلستان دفن شد + عکس قربانیان و جدول

اختصاصی / عکس و اسامی گرفتار شده ها و قربانیان معدن آزادشهر گلستان / 4 روستا سیاه پوش شد + جزئیات

هنگام شستن ظرف ها بودم که شوهر دخترخاله ام پیشنهاد شرم آور داد و مرا به زور به اتاق برد و ...

راز شوم دختر 16 ساله که در خانه تاجر 62 ساله زندانی شده بود / این مرد خانه فساد داشت و ...

یک روز وقتی به محل کار پسرم رفتم با صاحبکارش آشنا شدم و ملاقات های شیطانی ما شروع شد تا اینکه در باغ آن اتفاق افتاد و ...

پس از اولین گناه با همسر دوستم دیگر عذاب وجدان نداشتم تا اینکه یک روز سر زده به خانه آمدم بابک را در شرایط بد با زنم دیدم و ...

شلیک مرد اراکی به همسرش در وسط خیابان / انگیزه ای این پرونده هنوز روشن نیست!

موهای راضیه 14 ساله را گرفت با مشت به صورتش کوبید و به سمت دکه کشاند تا...

شکایت احمدی‌نژاد از جهانگیری!

هادی پس از یک سال ارتباط شرم آور راز زندگی ام را فهمید و رفت ...

 

کدخبر: 261898 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟