قاتل بی رحم قلعه حسن خان در زندان می ماند+عکس

محمد 65ساله یکم شهریور‌ 88 در کوی شابوداغیان شهر قدس اعضای خانواده اش را با کلاشینکف به گلوله بست و دیوانه وار به طرف همسایه هایی که سراسیمه به خیابان دویده بودند شلیک کرد. در این ماجرا زن دوم و دختر محمد به همراه چهار نفر دیگر از جمله دو رهگذر که یکی از آنها پسر 9ساله ای بود جان سپردند و 12 نفر هم زخمی شدند.

جنایت تکان دهنده این مرد بازتاب گسترده ای در رسانه های داخلی و خارجی به دنبال داشت و سر و صدای زیادی به پا کرد.

پلیس بعد از خلع سلاح پیرمرد خشن از وی یک قبضه کلاشینکف و دو کلت کمری شاه کش به همراه صدها تیر جنگی به دست آوردند.

این مرد که چهار دختر و 10 پسر داشت در بازجویی ها گفت: یکی از واحدهای آپارتمانم را مردی خریده بود که پسرش با زن دومم زهرا و دخترم صدیقه رفت و امد داشت. به رفتارهای پسر جوان مشکوک بودم و چند بار به او تذکر داده بودم اما بی فایده بود.

عصر یکم شهریور‌ وقتی به خانه ام برگشتم پسر همسایه ، پدرش و یکی از دوستانش را مقابل در ورودی مجتمع دیدم و به آنان اعتراض کردم ولی پسر جوان به من ناسزا گفت. من هم به آپارتمانم رفتم و کلاشینکفی که همیشه زیر تخت خوابم بود برداشتم و به سمت زن دومم و دخترم تیراندازی ‌کردم. به پشت بام خانه رفتم و بی هدف شروع به شلیک کردم.

این مرد در شعبه 74 دادگاه کیفری سابق استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و گفت:عمدی به زنم شلیک کردم اما نمی خواستم دخترم را بکشم که مقابلم ایستاد و ناخواسته تیر به قلبش خورد.همان موقع از پله ها پایین رفتم و مقابل آسانسور با محمد روبه رو شدم. به او شلیک کردم اما جان سالم به در برد.همان موقع چند مرد با چوب و چماق به من حمله کردند تا کلاشینکف را از دستم بگیرند.به همین دلیل آنان را به رگبار بستم.که مرد همسایه به نام پیام و خواهر 14ساله محمد به نام فاطمه کشته شدند.چند لحظه بعد به پشت بام رفتم تا اعصابم آرام شود ولی چند مرد به سمت پله ها آمدند و من هم از بالای ساختمان به سمت رهگذران شلیک کردم که مرد جوان و یک پسر خردسال هم کشته و تعدادی زخمی شدند.

پیرمرد که با پرداخت دیه توانسته بود رضایت اولیای دم چهار قربانی را جلب کند به دوبار قصاص ،زندان و پرداخت دیه به 12 زخمی این ماجرا محکوم شد اما قضات شعبه بیستم دیوان عالی کشور با بررسی موشکافانه این حکم و طرح چند ایراد حکم صادره را تایید نکردند و خواستار این شدند که بار دیگر محمد به کمیسیون تخصصی پزشکی قانونی معرفی شود تا کارشناسان وضعیت روانی وی را در زمان ارتکاب جرم Crime و همچنین در زمان حال بررسی و اعلام کنند.

وقتی کمیسیون پنج نفره پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد: این مرد مبتلا به اختلالات شدید روانی و نشانه های روان پریشی است و در زمان وقوع جرم نیز قوه تشخیص نداشته و تحت تاثیر این اختلال دست به جنایت Crime زده است و در حال حاضر نیز در شرایط روحی خطرناک به سر می برد و با توجه به شرایط روانی اش احتمال دارد به رفتارهای خشونت امیز مشابه دست بزند قضات شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران پرونده وی را بررسی و دیروز حکم برای وی قرار منع تعقیب صادر کردند. قضات دادگاه همچنین حکم دادند وی تا زمان رفع حالت خطرناک در زندان Prison بماند.

برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار زیر را از دست ندهید:

حامد درهای ماشین را قفل و دامن مرا لکه دار کرد + عکس

نقشه کثیف یک زن برای آقای دکتر دندان پزشک + عکس

علت جدایی بازیگر زن مشهور از همسر فوتبالیست اش + عکس

نمایش اجساد 50 داعشی در یکی از شهرهای مرزی؟! + فیلم

بلایی که مرد بر سر نوعروس و دو دخترش آورد!

پایان عیش و نوش های زشت یک زن با کارتن خواب ها در خانه شیطانی

نسرین 17 ساله تنها بود که 3 پسر از بالای دیوار خانه وارد شدند و ...

دوربین مداربسته راز زشت مرد 35 ساله را در مکان مذهبی لو داد

برق چشمانش مرا گرفت / مرا به خانه حاشیه شهر کشاند که ناگهان 2 مرد داخل خانه آمدند

کفتار 92 ساله در شکار دختران جوان + عکس

وحشت در نیمه خرمشهر / ماجرای تیراندازی های بی وقفه چه بود؟ + صوت

دختری که 30 سال قبل جابه جا شد! + عکس

اکبر و مهدی با طناب پوسیده به بستر مرگ رفتند / در فریمان رخ داد

خط و نشان عجیب در خانه پدر شوهر برای خانم دکتر نوعروس

نیمه شب در زمین کشاورزی چه بر سر پسرخاله آمد؟

ریحانه را کنار منقل از دست دادم! بلایی که پسر عموهایم بر سر زندگی ام آوردند

فیلم لحظه شکار مار پیتون 20 کیلویی در رامسر + عکس

دانش‌آموز راز قتل مادرش را برملا کرد

مسئول جذب نیرو برای داعش شناسایی شد

تیم تروریستی داعش در مرز کرمانشاه منهدم شد+عکس

فیلم لحظه ظاهر شدن یک روح در جاده تاریک

تصویر دلخراش از سوخت یک زن جوان در برج لندن

وقتی در مورد پیام های عاشقانه یک مرد از زنم پرسیدم با بی حیایی تو چشمانم نگاه کرد و ...

جمعه شب وقتی در میدان آزادی سوار پراید مسافرکش شدم نمی دانستم چه شب شومی در انتظارم است!