کاش روزی با بزرگان ایران مقایسه شوم

کاوه آفاق در بخشی از کنسرتش در اولین روز جشنواره موسیقی فجر، وقتی عینک دودی‌اش را به چشم زد، در پاسخ به واکنش برخی حاضران در سالن که او را شبیه جان لنون – خواننده، ترانه‌سرا، موسیقیدان و آهنگساز انگلیسی – می‌دانستند، درباره انگلیس، جان لنون و علاقه‌اش به ایران سخن گفت.

 یادداشتی را به قلم کاوه آفاق در اختیار رسانه‌ها قرار داده که در آن آمده است: آیا تا کنون آن فیلم کامل و بریده نشده حرف‌هایم درباره‌ی مرحوم «لنون» را دیده‌اید که از ایشان به‌عنوان مردی بزرگ یاد می‌کنم؟ این حقیر نه نژادپرست است و نه متنفر از انگلوساکسون‌ها و هر نژاد دیگری؛ اما منزجر از کسانی است که ناآگاهانه چنان در طول تاریخ ذوب و بازیچه دست برخی‌ واقع شدند که منافع سایر کشورها را بر منافع مردم عزیز میهن‌مان ترجیح دادند و اوضاع ما را در طول تاریخ به این‌جایی کشاندند که نه‌تنها دیگر خود را باور نداریم، بلکه به کل اعتماد به نفس ملی‌مان را نیز از دست داده‌ایم.

در آن‌ شب، صحبت‌هایم را با طنزی بیان کردم که زبان بدن نیز تکمیل‌کننده آن بود. در فیلم کامل هم اگر دیده باشید همه حضار پس از آن دست به تشویق و خنده از طنز تلخ می‌زنند. به شیوه نویسنده بزرگ‌مان، ایرج پزشکزاد از انگلیس‌ها یاد کردم به منظور نقدِ شرایط فرهنگی امروز داخل کشور. نکته‌ای که حاضران در اجرا ظرافتش را درک کردند و بعضی ناظران بیرونی به قضاوت‌های ناعادلانه نشستند. وگرنه کیست که به احترام ادب و هنرمندی بسیاری از مردم انگلستان یا هر کشور پیشرفته دیگری، کلاه از سر برندارد؟

در زبان محاوره و کوچه و بازار ما، نزدیک به نیم قرن است اصولا «انگلیسی» یا «کار کار ِانگلیس‌هاست» کنایه به برخی ایرانی‌های داخلی یا سیاستمداران اهل انگلستان و شیدای دولت انگلستان است که حتما شنیده‌اید. پیش از قضاوت Judgment ناعادلانه آیا صحبت‌های این حقیر در آن فیلم درباره شرایط اقتصادی، اجتماعی دهه ۱۹۶۰ جهان را دیده‌اید که در آن رنج‌های هنرمندان دنیای امروز را با آن زمان مقایسه کردم و گفتم ما هم اگر در یکی از مهدهای اقتصاد و موسیقی با قوی‌ترین رسانه‌ها و زبان مادریِ بین‌المللی و انواع امکانات مالی، فنی و … هنرمندان انگلستان در ۵۰ سال قبل زاییده می‌شدیم، چیزی از آنان کم نداشتیم؟ آیا این حرف غلط است؟ آیا خود شما هموطن گرامی، تا به امروز حتی یک‌بار هم برای‌تان پیش نیامده که با خود گفته باشید که حق‌تان بیش از چیزی که تا امروز به‌دست آورده‌اید، بوده و عدم امکانات گوناگون خیلی مواقع سد راه‌تان شده و نگذاشته که بتوانید از حداکثر استعداد و توان و تخصص‌تان استفاده کنید؟

صحبت آن بود و هست که کاش روزی برسد، افتخار این را پیدا کنم که در صبر و شکیبایی و عشق به مردم و مملکت با کسانی همچون فرهادها، شجریان‌ها، علی حاتمی‌ها، مرتضی حنانه‌ها، کورش یغمایی‌ها، فریدون فروغی‌ها و … مقایسه شوم. بزرگانی که با همه سختی روزگار ساختند، اما برای مردم ماندند و ماندند و ماندند و تن به فرار Escape از دردهای‌شان ندادند تا سهمی در فرهنگ‌سازی داشته باشند. آن روز افتخارآمیز اگر برسد من خاک پای این بزرگواران را خاضعانه بوسه باران خواهم کرد.

در پایان سپاسگزارم از آنان که چون همیشه بی‌دریغ از میهن عزیزمان و مردمانش حمایت و در این حمایت ایستادگی کردند و در بحث میان هموطن و غیرهموطن آن‌کس که گفت «زنده باد ایران» را انتخاب کردند.

فراموش نکنیم خورشید همواره از شرق طلوع کرده و خواهد کرد ..برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

کدخبر: 239074 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟