سینمای ارمنستان درحال احیا شدن است

سینمای ارمنستان با وجود سابقه طولانی و نزدیکی‌ای که با سینمای ایران دارد برای ما سینمایی ناآشنا است. آیا دلیل این بیگانگی به این برمی‌گردد که سینمای ارمنستان تا مدت‌ها تحت سلطه شوروی بوده و استقلال Esteghlal نیافته یا ما در ایران از این سینما Cinema کم اطلاع هستیم؟
دلایل آن به تمام این موارد برمی گردد. ارمنستان تاریخ سینمای قدرتمندی دارد، در زمان اتحاد جماهیر شوری نیز یکی از بزرگ‌ترین استودیوهای اتحادیه یعنی آرمن فیلم در این کشور قرار داشته است. این استودیو مساحتی حدود ۸ هزار هکتار داشته که از دهه ۲۰ تا سال ۱۹۹۳ فعال بوده است. هامو بیگنازاریان از دهه ۲۰ به بعد فیلم‌هایی در حدو قواره فیلم‌های درخشان دوران صامت اتحاد جماهیر شوروی ساخته است. او فیلمی به عنوان «خزپوش» دارد که درباره نهضت تنباکو ایران است و از این بابت مورد توجه ما در ایران قرار داشته است. این صنعت سینمایی در کنار استعدادهای سینمایی نشان از عمق تولید و صنعت سینمایی ارمنستان دارد. سینمای ارمنستان تقریبا عمری برابر صنعت سینما دارد و دوره‌های صامت و ناطق را در سینما سپری کرده است. اما مشخصا دهه ۱۹۳۰ زمان شکل‌گیری سینمای این کشور است. از دهه ۶۰ سینمای ارمنستان وارد جشنواره‌های جهانی هم‌چون کن و ونیز می‌شود. بعدها و با فروپاشی شوروی از جمله ارکانی که آسیب دید، سینما بود. چرا که سینما مجموعه‌ای به هم پیوسته از تولید، پخش و… است که فروپاشی شوروی این ارتباط را گسست. می‌دانید که مهم‌ترین فاکتور فیلم‌سازی اقتصاد است و با وجود این محاصره اقتصادی سینمای ارمنستان ضعف جدی پیدا کرد. در سال‌های اخیر سینمای ارمنستان هر چند کند اما در حال احیا شدن است و فیلم‌های تازه و خوبی در آن جا ساخته و نمایش داده می‌شود.

به دهه ۶۰ و ورود سینمای ارمنستان در جشنواره‌ها اشاره کردید. اتفاقا در همین دهه پاراجانف که در سینمای ارمنستان و بیرون از آن فیلم‌ساز مهم و معتبری است ظهور می‌کند. در این دهه چه اتفاقاتی افتاده که سینمای ارمنستان در دنیا مطرح می‌شود؟
سینمای این دوران فقط به پاراجانف محدود نمی‌شود. آرداواز پلشچیان، هنریک مالیان، فرونزه دولاتیان و… در این دوره نقش زیادی داشتند. نمایش فیلم «تانگویی از دوران کودکی من» در جشنواره ونیز،حیرت همگان را برانگیخت. این فیلم فضایی شبیه سینمای نئورئالیستی در فضایی بومی داشت. به نظر من در دهه ۶۰ نه فقط سینمای ارمنستان که در همه جا از جمله اروپا و امریکا شکوفایی فرهنگی رخ داد. در اروپا و امریکا سینمایی داریم که موج‌اش به ایران و ارمنستان رسید و از این کشورها به بسیاری از کشورها رفت.

سینمای ارمنستان مانند تاجیکستان و سایر کشورهای تحت‌سلطه شوروی نیست. دغدغه سینما در این کشور جدی‌تر است. با این وجود سینمای ارمنستان را باید یک سینمای مستقل بدانیم یا یک سینمای وابسته به نظام شوروی؟
به نظر من تاریخ سینمای ارمنستان بین این دو اتفاق است. یعنی پتانسیل سینمای مستقلی در ارمنستان وجود داشته که به رشد و پویایی خاصی نرسیده است. از طرف دیگر بخشی از استودیوهای اصلی فیلم‌سازی اتحاد جماهیر شوروی نیز در ارمنستان تأسیس شد که این به نوبه خودش نقش بسیار مهمی در نهادینه شدن سینما در ارمنستان داشت. هنوز که هنوز است بعد از سال‌هایی که از فروپاشی شوروی می‌گذرد، سینمای ارمنستان در زمینه‌هایی همچون انیمیشن و مستند حرفی برای گفتن دارد.

اتفاقات داخلی شوروی تاثیرات مستقیمی در سینمای ارمنستان داشته است. از طرف دیگر فضای شوروی باعث مهاجرت ارامنه به ایران و شکل گیری صنعت سینما در ایران شده است. با این پیش زمینه نقش ارامنه را در سینمای ایران چگونه می‌بینید؟
اتفاقات و فعل و انفعالات سیاسی بین سال‌های ۱۹۱۰ تا ۱۹۲۵ در شوروی، ارمنستان و ترکیه باعث مهاجرت و رویدادهای خوشایند و ناخوشایند فراوانی شده است. قتل Murder عام ارامنه، انقلاب بلشویکی و شکل گیری اتحاد جماهیر شوری، جنگ جهانی اول و دوم و …. عوامل متعددی هستند که باعث خیل مهاجرت ارامنه به ایران شدند. در همین دوره است که افرادی اهل فرهنگ به ایران مهاجرت کردند و ما از دیدگاه و تاثیرشان در شکل دادن به سینما بهره‌مند شدیم. با آمدن این مهاجران ارمنی است که فیلم‌های اول ساخته شده و سینما به شکل فراگیر آن راه اندازی می‌شود. عبدالحسین سپنتا برای ساخت «دختر لر» به هندوستان رقت و با امکانات آن کشور فیلم ساخت در حالی که آوانس اوگانیانس کارگردان «آبی و رابی» و «حاجی آقا آکتور سینما» صنعت سینما را در ایران پایه گذاشت. او امکاناتی را با خودش آورد و یا ایجاد کرد. اولین مدرسه آرتیستی، و بسیاری از اولین‌های سینمای ایران به این دو فیلم اطلاق می‌شود. به اعتقاد من تا زمان انقلاب سال ۱۳۵۷ نقش ارامنه را در سینمای ایران به شکل گسترده و پررنگی داریم و این حضور تاثیر خودش را هم گذاشته است اما بعد از انقلاب این نقش کمرنگ شد.

باید هفته فیلم ارمنستان بهانه‌ای برای شکل گیری ارتباط مداوم سینمایی و تنظیم قراردادهای تولید مشترک شود. ساختن فیلم در هر دو کشور و مراودات سینمایی گسترده می‌تواند به یک فرآیند سینمایی و فرهنگی تبدیل شود
دلیل آن چه بود؟
انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ ایران و فضای کاملاً جدیدی ایجاد کردو عده‌ای از آرتیست‌ها و متخصصین ارمنی از ایران مهاجرت کردند. این نکته را هم فراموش نکنیم که اساسا در اوایل انقلاب سینما اصلا جدی نبود و بعد از مدتی هم ساختار فنی سینما تغییر پیدا کرد. فضای ایجاد شده و این تغییرات فنی باعث شد که مهاجرت‌هایی را داشته باشیم. در نتیجه این دگردیسی و جهش سینما از آنالوگ به دیجیتال بخشی از این سینماگرانی هم که در ایران باقی مانده بودند کم کار و کم کارتر شده و دیگر کارآمد نبودند.

به نظر می‌رسد حضور ارمنی‌ها در شکل دادن به سینمای هنری و موج نو سینمای ایران برجسته است. این طور نیست؟
این تاثیر تا امروز هم قابل ردیابی است. به عنوان مثال «چشمه» آربی آوانسیان نقش به سزایی در سینمای هنری کشور داشت. آربی آوانسیان و شاهین سرکیسیان در تئاتر ایران هم بسیار تاثیر گذاشتند و بازیگران زیادی تربیت کردند. بازیگری نوین در ایران طی چند دهه اخیر محصول تلاش این افراد است چرا که آن‌ها بازیگری را جدی گرفتند. سعید پورصمیمی، پرویز پورحسینی، مهتاج نجومی، سوسن تسلیمی و … دست پروده این شیوه بازیگری هستند.

درحال حاضر قرار است هفته فیلم ارمنستان برگزار شود. چه راهکارهایی می‌شود اندیشید که ارتباط این دو سینما محدود به یک هفته نمایش فیلم و بحث و بررسی صرف نشود؟
باید هفته فیلم ارمنستان بهانه‌ای برای شکل‌گیری ارتباط مداوم سینمایی و تنظیم قراردادهای تولید مشترک شود. ساختن فیلم در هر دو کشور و مراودات سینمایی گسترده می‌تواند به یک فرآیند سینمایی و فرهنگی تبدیل شود. فیلم من «یه وا» فیلمی بود که به واقع محصول مشترک بود. سرمایه دو کشور در کنار هم قرار گرفت و نیروهای متخصص برای تولید آن همراه و همکار شدند و با همه امکانات مشترک دو کشور ساخته شد. این فیلم بعد از ۹۰ سال ارتباط سینمایی ارمنستان و ایران اولین قدم در تولید مشترک ارگانیک بود که ساخته شد. جا دارد یادآوری کنم که این آقای علیرضا تابش با تدبیر و درایت بی‌بدیل صادقانه پای فیلم ایستاد.
یه-وا
صحنه‌ای از فیلم «یه‌وا»
با این وجود این فیلم در جشنواره فجر سی و پنجم کنار گذاشته شد. تکلیف این فیلم به کجا رسید؟
به احتمال زیاد در سپتامبر یعنی اواخر شهریور در ایران و ارمنستان و خارج از ایران اکران می‌شود. پروانه نماش فیلم با وجود چند اصلاحیه صادر شده است. مذاکراتی نیز در خصوص اکران جهانی همچون روسیه، امریکا و … با همکاری مرکز سینمائی ارمنستان و بنیاد سینمائی فارابی در جریان است. فیلم در جشنواره فیلم فجر امسال با بهانه‌های مختلف از جمله این که این فیلم خارجی است و نباید در بخش اصلی جشنواره گنجانده شود مواجه شد. آن‌ها در لحظه آخر فیلم را از جشنواره خارج و «یه وا» قربانی مسائل غیرسینمایی شد. آن هم در شرایطی که همه هویت حرفه‌ای من در سینمای ایران شکل گرفته است…. بهتر است چیزی نگویم.

این اتفاق شما را برای ساختن فیلم‌های مشترک دلسرد نکرد؟
نه بر عکس، اتفاقا فیلم جدیدام تولید مشترک ایران، ارمنستان و احتمالا گرجستان خواهد بود. وقتی فیلم‌نامه در ذهنم شکل می‌گیرد مهم نیست کجا و چطور اما سعی خواهم کرد آن را بسازم. فعلا در مرحله نگارش فیلم‌نامه هستم و در یک ماه آینده سفری به آن مناطق خواهم داشت تا لوکیشن‌ها را بازبینی کنم. قصه این فیلم در کشور ارمنستان و گرجستان اتفاق می‌افتد. من یادگرفته‌ام که راهم را بروم و زمانی که خسته و ناامید شدم بدوم. چون چاره‌ای جز این که به جلو حرکت کنم ندارم. می‌گذرد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

 

کدخبر: 285326 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟