مرد 43 ساله ای که به اتهام برادرکشی در مشهد دستگیر شده است، پس از آن که به سوالات تخصصی سرگرد نجفی (افسر پرونده) درباره چگونگی ارتکاب جنایت Crime پاسخ داد، آه بلندی کشید و در تشریح گذشته سیاه خود گفت: روزگاری وضعیت مالی خوبی داشتیم و در منطقه قاسم آباد مشهد به همراه 3 خواهر و 3 برادرم زندگی می کردیم. آن زمان من برای تحصیل به منطقه آزادشهر می رفتم و به همین خاطر خیلی خسته می شدم چرا که مسیر  طولانی مدرسه بر درس هایم نیز تاثیر می گذاشت و من مدام سرزنش می شدم، این بود که در دوران راهنمایی ترک تحصیل کردم و نزد پدر و مادرم ماندم. از آن روز به بعد همواره با دوستانم به گشت و گذار می رفتیم تا این که برای اولین بار طعم موادمخدر را چشیدم. آن زمان 16 سال بیشتر نداشتم و با دوستانم به پارک وکیل آباد رفته بودیم که هنگام پایین آمدن از کوه، پایم شکست.یکی از دوستانم مرا به خانه خودشان برد و برای آن که درد پایم کمتر شود، مقداری موادمخدر به من داد البته قبلا، اولین بار در خانه دوستم با یکدیگر از آن استفاده کرده بودیم اما بعد از آن، دیگر به تنهایی مصرف می کردم تا این کهمعتاد Addicted شدم. از ترس اعتیاد 22 سال دیرتر به سربازی رفتم اما یک ماه نیز نتوانستم دوام بیاورم و از خدمت سربازی فراری شدم. از آن به بعد برای تامین هزینه های مصرف مواد در حالی به خرده فروشی موادمخدر روی آوردم که مصرف هرویین را آغاز کرده بودم. سال 1377 با دختر همسایه مان ازدواج کردم ولی به خاطر خلافکاری های من هیچ وقت روزگار خوشی نداشتیم. در همین روزها برادران دیگرم نیز معتاد شده بودند تا این که 2 برادرم یکی پس از دیگری بر اثر ناخالصی های موادمخدر جان باختند. در این میان من طی یک درگیری، برادر دیگرم را با چاقو زدم و روانه زندان Prison شدم. وقتی محکومیتم به پایان رسید همسرم از من طلاق گرفت و دادگاه حضانت 2 پسرم را نیز به او سپرد. از آن به بعد دوباره فروش موادمخدر صنعتی را شروع کردم تا این که سال 1390 ماموران ستاد مبارزه با موادمخدر منزل ما را بازرسی کردند. آن روز برادرم با 5 گرم شیشه به 8 سال زندان و من هم به خاطر 3 گرم کریستال به 2 سال زندان محکوم شدم. یک سال بعد مورد عفو قرار گرفتم و آزاد شدم. اما هنوز مدت زیادی از آزادی Freedom ام نگذشته بود که مقداری موادمخدر هنگام ملاقات به زندان بردم تا برادرم استفاده کند ولی آن جا دستگیر شدم و دوباره 2 سال تحمل کیفر کردم. البته قبل از آن هم به خاطر صدور چک های بلامحل یک سال در زندان بودم. بالاخره وقتی از زندان آزاد شدم به مصرف متادون روی آوردم البته در زندان هم داروی متادون مصرف می کردم. روزگار تلخی را در کنار مادرم می گذراندم تا این که این حادثه Incident رخ داد و من به خاطر هیچ، برادرم را با ضربه چاقو کشتم! حالا هم اگرچه خیلی پشیمانم اما ای کاش... برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

اخبار زیر را از دست ندهید:

قربانی بعدی شیطان پارس آباد که بود؟ / او بعد از آتنا برای کودک دیگر نقشه داشت + عکس

قتل عام از سوی زن مطلقه / منشی شوهرم با عشوه گری زندگی ام را نابود کرد و ...+عکس

گفتگو جدید با پدر و مادر آتنا کوچولو / شایعه ها را گوش نکنید!+ عکس

70 بار ارتباط سیاه ناپدری شیطان صفت با کیمیا 7 ساله+ عکس و جزئیات

شیطان پارس آباد قرار بود روز کشف جسد آتنا آزاد شود! / آتنا در بشکه سرکه پیدا شد + عکس های دیده نشده

حمله با چاقو به یک روحانی درنیشابور

عاملان تبرئه قاتل آتنا اصلانی از قتل‌های قبلی محاکمه شوند+عکس

حمله بی رحمانه مرد معتاد به مهسان در خانه خود / مادر داغدیده شرط عجیبی برای بخشش گذاشت

این مرد را می شناسید؟ / شاید پرونده شما زیر دست او بود + عکس چهره باز متهم

مدیر تیم بازیکن تازه وارد پرسپولیس به قتل رسید +عکس

خودکشی وحشتناک دختر ۱۸ ساله در بابل

راننده اتوبوس، زائران را به قربانگاه برد+عکس

مرگ تلخ کودک 6 ساله در استخر آب در مشگین شهر

جدال با مرگ جوان 30 ساله پس از مجروح شدن با 20 ضربه چاقو در قزوین

ماجرای تیراندازی در گرگان / 7 نفر با اسلحه وینچستر دستگیر شدند

مرزبان ربوده شده میرجاوه زنده است

شلاق خوردن کودکان داعشی به خاطر فوتبال!

دزدان برای فرار از دست پلیس داخل جوی آب پنهان شدند / در محله گلبرگ تهران رخ داد

کدخبر: 283821 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟