پایان زندگی پنهانی قاتل تیرانداز

عصر 4 شهریور ماه امسال ماموران پلیس شهر عنبرآباد در جریان یک قتل قرار گرفتند که طی آن پسر جوانی به نام حسین کشته شده و جسدش داخل خودروی در برابر بیمارستانی رها شده بود.

در بازدید ماموران از محل رها شدن جسد مشاهده شد درهای خودرو باز است.

کارآگاهان خیلی زود دریافتند که قربانی جنایت در خانه یک آشنا هدف گلوله قرار گرفته و همین سرنخ کافی بود تا ماموران برای افشای راز این جنایت به خیابان رسالت رفته و پای در قتلگاه جوان بگذارند.

ماموران زمانی‌که وارد خانه شدند با زن 45 ساله‌ای روبرو شدند و در حالی‌که نشانه‌های خونین داخل خانه راهی جز اعتراف پیش روی وی نگذاشته بود، ادعا کرد که پسرش بهزاد دست به قتل زده است.

زن جوان به عنوان مظنون پرونده به زندان انتقال داده شد و تحقیقات پلیسی برای دستگیری پسر خانواده که پس از جنایت فراری شده بود، آغاز شد.

ردیابی‌های پلیسی ادامه داشت تا اینکه ماموران با اقدامات فنی و پلیسی پی بردند که قاتل فراری با ترک عنبرآباد به پایتخت گریخته و در خیابان خیام تهران زندگی پنهانی دارد.

ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران با شناسایی مخفیگاه این قاتل فراری چند روزی مخفیگاه را تحت نظر قرار دادند تا اینکه ساعت 30/15 دقیقه روز شنبه 24 بهمن ماه بهزاد در عملیات غافلگیرانه ماموران دستگیر شد.

بهزاد که دیگر راهی جز اعتراف پیش روی خود نمی‌دید روز 25 بهمن ماه در شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران پرده از راز شلیک مرگ برداشت.

این مرد جوان گفت: چندی پیش پدرم به خاطر حادثه تصادف به زندان افتاد و یکی از دوستانش به نام حسین بارها به خانه ما رفت و آمد کرد تا اینکه روز حادثه مادرم به من زنگ زد و ادعا کرد که حسین با ورود به خانه قصد مزاحمت برای وی را دارد.

وی افزود: به سرعت خودم را به خانه رساندم و دیدم که 2 برادر کوچکترم از خانه بیرون آمده‌اند و زمانی‌که وارد خانه شدم دیدم حسین با مادرم گلاویز شده است. به اتاق کناری رفتم و تفنگ شکاری را برداشتم و وقتی وارد سالن خانه شدم حسین با دیدن من شوکه شد و به سمتم حمله کرد و من هم نفهمیدم چطور گلوله را شلیک کردم.

وی ادامه داد: وقتی حسین روی زمین افتاد او را سوار بر خودرویش کرده و به سمت بیمارستان بردم و چون نمی‌خواستم دستگیر شوم او را داخل خودرو رها کردم و همه درها را باز نگه‌داشتم تا رهگذران با دیدن حسین وی را به داخل بیمارستان ببرند و نجاتش دهند.

پس از آن به تهران آمدم و زندگی جدیدی را شروع کردم و اصلا فکر نمی کردم با گذشت این چند ماه مخفیگاهم شناسایی شود.

بنا به این گزارش، قاتل پس از اعترافات با دستور بازپرس مدیر روستا برای تحقیقات بیشتر به شهر کرمان انتقال داده شد تا جزئیات این حادثه در محل جنایت بررسی شود.

کدخبر: 21228 ویرایش خبر
لینک کپی شد
آیا این خبر مفید بود؟